نکته ۸ : مرگ جزئی از حرکت است نه نابودی
جامی است که عقل آفرین میزندش / صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
این کوزهگر دهر چنین جام لطیف / میسازد و باز بر زمین میزندش
مرگ سخت است و هرکسی از مرگ هراسان است. مرگ مساله اصلی بشر است و به همین دلیل خیلی پرسیده می شود. از معصوم نقل شده است که: هیچ سخن حکیمانه ای به اندازه حقیقت مرگ برای انسان برانگیزاننده باشد. انسان تنها موجودی است که درباره مرگ می اندیشد. خیام هم یک انسان مرگ اندیش بوده است.
خیام در اشعار بسیاری در مورد مرگ مساله داشته است و در بی اعتباری دنیا سخن گفته است. در شعری هم گفته:
در کارگه کوزهگری رفتم دوش / دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش / کو کوزهگر و کوزهخر و کوزه فروش
خیام با گوش جانش حال کوزه ها را می شنود.
جهان در تغییر تدریجی است و بدون حرکت، حداقل این جهان نیست، شاید جهان دیگری باشد. قطعا انسانی که در این جهان زندگی می کند، در این حرکت تدریجی عالم قرار دارد و اساسا چون این عالم در حرکت است، انسان آمده است و اگر حرکتی نبود اصلا انسانی به این جهان نمی آمد.